راه شماره 9 : حقيقت برو گم شو!
پتانسیل جهانی ادبیات دفاع مقدس
تمجيد نوام چامسكي از داستان «پرعقاب» حبيب احمدزاده
امیر سعادتی
ترجمة انگليسي داستان كوتاه «پرعقاب» نوشته حبيب احمدزاده همزمان با فاجعة غزه، در چندين سايت معتبر بينالمللی منتشر شد. به دنبال انتشار«پرعقاب» ، تعداد زيادی از خوانندگان، نظرات خود را درباره آن ارائه کردند
در یکی از این بازتابها نوام چامسکی در پيامی به احمدزاده، ضمن تشکر فراوان از دريافت اين داستان آن را «به واسطه قدرت متقاعدکنندگیاش» و « تيزهوشی نويسنده به علت ارسال به موقع آن در چنين روزهای دردناکی (وقايع غزه)» مورد ستايش قرار داد.
داستان «پرعقاب» شرح عمليات يک ديدهبان در شهر محاصرهشدة آبادان در زمان دفاع مقدس است که به محاصرة غزه شباهتهاي زيادی دارد. اين داستان کوتاه در مجموعه «داستانهای شهر جنگی» به همت انتشارات سوره مهر منتشر شده و «پل اسپراکمن» مترجم رمان «شطرنج با ماشين قيامت» احمدزاده، آن را ترجمه کرده است.
احمدزاده در 28 مهر 1343 در آبادان متولد شد. اصليت پدریاش از دلوار بوشهر است که در آستانه جنگ دوم جهانی به آبادان مهاجرت کردهاند. وی فارغالتحصيل کارشناسی ارشد ادبيات نمايشی از دانشگاه هنر تهران است و هماکنون دکترای پژوهش هنر میخواند.
وی تا کنون دو کتاب و دهها فيملنامه در حوزة ادبیات پایداری نوشته است. و نويسنده يا مشاور فيلمنامههاي «آژانس شيشهاي» ، «چتري براي كارگردان» ، «دكل» ، «اتوبوس شب» و ... بوده است.
از جمله آثار داستاني وي ميتوان به كتاب متفاوت «داستانهاي شهر جنگي» (با تيراژ 39900 جلد در هفت چاپ، برندة بهترين كتاب داستان كوتاه دفاع مقدس در سال 1378 و برترين كتاب بيست سال داستاننويسي دفاع مقدس در سال 1379) و «شطرنج با ماشين قيامت» ( برندة جايزة ادبي اصفهان در سال 1385، تنها رمان تقدير شده در كتاب سال دفاع مقدس در سال 1385، كانديدای كتاب سال انجمن نويسندگان و منتقدان مطبوعات كشور در سال 1385، كانديدای قلم زرين و كانديدای كتاب سال جمهوري اسلامي ايران و همچنين برگزيده ششمين دوره انتخاب كتاب سال شهيد حبيب غنيپور در مسجد جوادالائمه) اشاره كرد.
احمدزاده میگوید:امروز نسل جوان ما با اصل دفاع مقدس هيچ مشكلي ندارد، بلكه با شيوة ارائه آن كه نوعي اجبار در يكسويه نگاه كردن به آن است، مشكل دارد. آنهايي كه فكر ميكنند دفاع مقدس دعواي جناحهاست و از انگهاي سياسي ميترسند، بهتر است اصلا كارهايشان را چاپ نكنند. اين نگاه دروغين و خستهكننده به دفاع مقدس سعي دارد رزمندگان را به صورت افرادي يكبعدي معرفي كند كه امروز ديگر كارآيي ندارند.
كساني كه معتقدند ما رمان جنگ نداشتهايم، يا هيچ يك از كتابها را نخواندهاند يا نظري متعالي دارند و گمان ميكنند چيزهايي كه در اين زمينه نوشته شده، به اصل واقعه نزديك نشده است. البته اگر منظور از رمان جنگ، كاري در سطح «جنگ و صلح» تولستوي است، بايد توجه داشته باشيم كه ما چنين نويسندهاي نداريم و از طرفي، مخاطبان امروز ما ديگر با اين شكل كارها در چنين حجمي ارتباط نميگيرند. «حجم» ديگر نميتواند براي نسل امروز مفيد فايده باشد. امروزه فرم به داستانهاي كوتاه گرايش پيدا كرده و ديگر تمام حرفها را ميتوان در حجم كم بيان كرد. ديگر يك داستان كوتاه پنج - شش صفحهاي كه بتواند به اندازه ساعتها و روزها در ذهن مخاطب جاري باشد، همان كار رمان را انجام ميدهد.
درست است كه نگاه يكسويه و تبليغي به كيفيت ادبيات پايداري ما لطمه زد، ولي اين اواخر كارها از شكل تبليغي خارج شدهاند و كيفيت بهتري پيدا كردهاند.
|