|
|
راه شماره 14 : آرزوي حکومت بي دردسر
مسوولیت عمر مصاحبه با مجتبي عزیزی از طلاب مدرسه حضرت مهدیدست دردست پدر وقتي تصميم به طلبگي گرفتم، رفتم جمکران. به امام زمان(عج) گفتم من مثل بچه کوچكی میمانم که دستش را به پدرش داده. شما مرا هرجايي که صلاح ميدانيد، ببريد. قم قبول شده بودم، مصاحبه هم داده بودم. اما آن درددل، کار خودش را کرد و نمی دانم چطور با این مدرسه آشنا شدم. آمدم اينجا. حاجآقا شرایط مدرسه را گفتند. مردّد بودم. قم يا مشهد؟ بعد تلفنی با حاج آقا سؤال و جواب کردم و در نهایت احساس كردم اينجا رشدم بیشتر است. شيريني قرآن همان اوايل، شیرینی قرآن توی قلب من ايجاد شد. قرآن را خیلی دوست داشتم. تابستان سال اول، حاج آقا باما آمدند و حتی خانوادهشان را هم آوردند و نهجالبلاغه را شروع كردند و بخشهای مهم خطبهها را با ما کارکردند. صميميت حاجآقا به ما آگاهی دادند كه شما بايد خلأهای حوزه را پر کنید. در اين راه بايد مردانه هم بیایيد. فکر میکنم اینجا اگر کسی خودش خواسته باشد، زمینه فراهم است. اينجا طلبه ميتواند از وقتش بطورکامل استفاده کند. تفاوت دیگر این مدرسه، مسئولین و خدمتگذارانش است. حاج آقا نظافت از شب و روزشان ميگذرند. از عمرشان مایه مي گذارند. بچههاي اينجا هم با مدارس ديگر متفاوتند و صفا و صمیمیتي که بین طلبهها حاکم است، دركمتر جايي دیدهام . غذا با نان دورهای که برنج گران شده بود، با دوستان و حاج آقا تصمیم گرفتیم، چند هفته یک بار، یک وعده غذا را با نان بخوریم و برنج همان وعده را بين فقرا تقسيم کنیم. اردوي قوچان امسال قرار بود اردوی تابستانی در قوچان برگزار شود. گفتند هركس مايل است، از تعطیلاتش کمتر استفاده کند و برای کمک بيايد. من مسافرت بودم، صبح که آمدم، دیدم بچه ها همه کارها را تمام کردهاند. زندگي اردويي طلبههاي اينجا در حجره و تنها زندگي نميكنند. در خوابگاه دور هم زندگي مي كنيم. یک بیدارباش صبح ها و يكي بعدازظهرها پخش میشود. اين بيدارباشها از بلندگوي داخل خوابگاهها و در قالب سرود، مداحی، مارشهاي زمان جنگ و اشعار جذاب وپرنشاط پخش مي شود. در مدرسه ما نماز شب اختياري است ولی بچهها اکثراً برای نماز شب بیدار میشوند. منابع اصيل دين طلبه اگر به برنامه رسمی حوزه اکتفا کند و با منابع اصیل اسلامی مثل قرآن، نهج البلاغه، احادیث، ادعیه و... آشنا نشود، با کاستیها و نواقص بسیاری مواجه ميشود. این منابع مانند کلیدند. اول طلبگی فراغت بیشتر است و با مرورهای مداوم طلبه ميتواند به نقطهای برسد که مثل چشمه جاری باشد. عمر گرانبها روز اولی که طلبه اینجا میآید، همه برنامهها گفته میشود. حاج آقا هميشه میگويند من خودم را مسئول وقت و عمر شما میدانم. در ضمن مدرسه ما سعی میکند از استعدادهای متوسط به بالا استفاده کند و در طول مسیر اگر جایی کم آوردند، یاریشان کند. بجاي پدر ما ادریک ما النظافت!! من حاج آقا را کسی میبینم که آن چیزهایی که خواندهاند، توی وجودشان جریان دارد. وقتي از نهجالبلاغه میگویند، میبینم که خودشان سادهزیست هستند. اگر از زهد میگویند، این را در زندگیشان ميبينيم. درکنار همه اینها دلسوزی حاج آقا نه فقط برای بچههای این مدرسه، بلكه برای همه طلبهها و همه مسلمان هاست. از اینکه شب و روز با چنین شخصیتی باشم، احساس انرژی می كنم. حاج آقا جای خالی پدرم را برای من پرکرده اند. پيشنهادات و... تعداد خدمتگزاران و مسئولینی که توی مدرسه هستند، محدود است و همه بار روی دوش اینهاست. كمي از متكي بودن مدرسه به خود حاج آقا به همين دليل است. يكي ديگر از كمبودها مشخص نبودن برنامه همه پایهها از ابتداست. و اينكه زمان بندی دقيقي ندارد و هركس نمي داند بايد با چه سرعتی دروس را بخواند و درسها کی تمام مي شود.
|
|
|