راه شماره 28 : فیلم شناخت سه دوره جشنواره مردمی فیلم عمار
این همه نیرو و ما خبر نداریم
گفتوگو با «رضا برجی»؛ داور دورهی نخست جشنوارهی فیلم «عمار»
«رضا برجی» برای اهالی جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی نیازی به معرفی ندارد؛ اما اگر بخواهیم به صورت اجمالی از او بنویسیم، باید «برجی» را یک عکاس درجه یک و یک مستندساز خوب، که در هر جنگ و بحرانی در هر جای جهان به موقع حاضر میشود و از آن جنگ مستند میسازد، معرفی کنیم. «برجی» از نسل روایت فتحیها و از همنفسان «آوینی» بوده است. بنابراین اصلاً غیرمنتظره نیست که او از اتفاقی چون جشنوارهی فیلم «عمار» استقبال کند و داوری دور نخست این جشنواره را بپذیرد. حضور فعالانهی او در جشنوارهی دور نخست، باعث شد تا فرصت همکلام شدن با او را از دست ندهیم:
آقای برجی! داور دور اول یک جشنواره بودن، ریسک بزرگی است؛ چرا که معمولاً مانیفست آن جشنواره در دور اول هنوز شکل نگرفته و از طرفی جشنواره هنوز مطرح نشده است. چطور شد که شما داوری در نخستین جشنوارهی فیلم عمار را پذیرفتید؟
معمولاً جشنوارهها تمام میشوند و ادامه پیدا نمیکنند. اما نوعی از جشنواره مانند جشنوارهی «عمار» هم هست که قرار است ادامه پیدا کند و حتی منطقهای و جهانی شود. آنچه را هم که این جشنواره دنبال میکند، «ظلمستیزی» است. اگر به سابقهی تاریخی اسم این جشنواره نگاه کنیم، متوجه پیامی خواهیم شد که در دل آن مستتر است. بر همان اساس ما خواستیم به مقام ولایت بگوییم که: ما پشتیبان شما هستیم و با نوع کاری که بلدیم میتوانیم شما را کمک کنیم.
«عمار» در تاریخ شاخص حق و باطل بود. بنابراین اگر ما هم میخواهیم جشنوارهای به نام ایشان درست کنیم، شاخص ما «ولی امر» است. من چون احساس کردم این جشنواره مظلوم و نیازمند جمعی باانگیزه است تا کاری انجام دهد، تصمیم گرفتم با تمام توانم کمک کنم. در دور دوم دیدم که دیگران هم آمدند و عَلم را بلند کردند. صلاح دانستم که در کنارشان بمانم و در عین حال مسئولیت نداشته باشم.
آیا در دور اول، فیلمها انتظار شما را برآورده کرد؟
کسی به طور اختصاصی برای این جشنواره فیلم نساخته بود. با این حال به عنوان یک جشنوارهی سال اولی رضایتبخش بود. مخصوصاً به لحاظ کمی تعداد فیلمهایی که شرکت کردند قابل توجه بود. پیام آن حضور این بود که این همه نیرو مشغول به کارند و ما خبر نداشتیم. بنابراین حالا که کار و نیرو هست، باید نسبت به فیلمها و انتخاب آنها سختگیرانهتر قضاوت کنیم و منطق دیگری برای این جشنواره بیابیم.
وقتی فیلمها را با آثار جشنوارههای دیگر مقایسه میکنید چه نتیجهای میگیرید؟
من هم داور بخش عکس در بعضی جشنوارهها بودم و هم داور قسمت فیلم. اما آنچه در جشنوارهی «عمار» دیدم، بیشتر با روح من سر و کار داشت. به همین دلیل خیلی راحتتر و آرامتر آثار را نگاه کردم و راحت توانستم انتقاد کنم، و میدانستم که انتقادم را صرفاً انتقاد میدانند نه مسئلهی خاص دیگری.
|