راه شماره 28 : فیلم شناخت سه دوره جشنواره مردمی فیلم عمار
حالا انتظاراتم از این جشنواره بالاست
گفتوگو با ناصر هاشمزاده؛ داور جشنوارهی «عمار»
مصاحبه گرفتن با «سیدناصر هاشمزاده» کار سختی است؛ به این دلیل که «استاد» از پس سالها فیلمنامهنویسی در آثاری چون «بید مجنون»، «زیر نور ماه» و «سیب و سلما»، به لحن و ادبیات خاصی رسیده است که در عین زیبایی، کمی دشوار و سختخوان است. ضمن اینکه او نگاه نافذ و زبان صریحی دارد که گاهی کار را برای گفتوگو دشوار میکند. اما به هر حال این گفتوگو در دفتر استاد صورت گرفت و به دلیل همین صراحت دوستداشتنی و شخصیت ویژهی ایشان، به گفتوگوی جذابی تبدیل شد.
آقای هاشمزاده! انتظار شما از جشنوارهی دوم «عمار» چیست؟
من به عنوان کسی که داور جشنوارهی عمار هستم، انتظارم این است که روزی که آثار را به من میدهند تا ارزشگذاری کنم، این آثار در حد این اسم (عمار) باشد. پس من انتظارم الآن بالاست.
تفاوت این جشنواره را با جشنوارههای دیگر در چه میدانید؟
کشور ما کشور جشنوارههاست؛ کشور کنفرانسها و همایشها! گویا پول اضافه داریم و نمیدانیم چطور باید آن را خرج کنیم. البته من از بیرون به جشنوارهی فیلم «عمار» نگاه میکنم و بهتر این است که از مؤسسان جشنواره راجع به اهداف آن و لزوم برقراری چنین جشنوارهای بپرسید. اما من به هر حال به عنوان کسی که از بیرون به ماجرا نگاه میکنم، نظر خود را دربارهی جشنواره میگویم. اصولاً کار این جشنوارهها ابتدا با یک ادعا شروع میشود. این جشنواره هم در بدایت امر نام یکی از اصحاب پیامبر را به دوش میکشد.
نظر شما در مورد عنوان این جشنواره چیست؟
خب «عمار» آدم بسیار بزرگی در تاریخ اسلام است. آن قدر بزرگ که در یک فصل از تاریخِ نیم قرن اول اسلام، خود معیاری از حق و باطل میشود. یعنی در جنگ صفین وجود او نشان میدهد که حق در کدام طرف و باطل در کدام طرف است. چرا؟ چون پیامبر (ص) در مورد او چنین چیزی را فرمودهاند که: عمار در آن روز خود یک معیار است. یعنی این آدم تا این حد مهم است. جالب اینکه او در حالی که در سنین پیری به سر میبرد، با این وجود در برابر باطل میایستد و از امام و رهبر خویش ـعلیابنابیطالب (ع)ـ دفاع میکند و در این راه شهید میشود. جالب آنکه معاویه بعد از این اتفاق، چون موجودیت دینی نفاقآمیز خود را در خطر میبیند، اینطور شایعهپراکنی میکند که عمار را ما نکشتیم، عمار را علی کشت! چون علی (ع) این صحابهی پیر رسولالله را به جنگ آورد و او را به کشتن داد. اما به هر حال این عظمت عمار در تاریخ ماند.
من گاهی فکر میکنم که در آن شکنجهی عجیب و غریبی که در همان ابتدای ظهور اسلام بر پدر و مادر عمار اعمال شد، او به نحوی کم آورد. اما پیامبر (ص) به او گفت که تو باید برای روزی که لازم است، بمانی. بعد میبینم که در دورهی پیری ـکه دورهی محافظهکاری آدمهاستـ او ماند و محافظهکاری نکرد و از حق دفاع کرد.
این توضیحات را دادم تا بگویم که این جشنواره اسمی را یدک میکشد که خیلی مهم است. در برابر این همه جشنواره با اسامی مختلف ـکه البته آنها هم در جای خود خوب و مفیدندـ این اسم خیلی هیبت دارد. حال سؤال اینجاست که آیا ما به اندازهی این هیبت به آن میپردازیم؟ اگر قرار است که این جشنواره فرعی به حساب بیاید و مختص به یک عدهی خاصی باشد تا آنها هم جشنوارهای داشته باشند، پس وای بر ما که در یک کشور شیعی با حکومت شیعی، جشنوارههایی که عناوین دیگری دارند معظم و باشکوه و با برخورداری از بودجههای زیاد برگزار شوند، اما جشنوارهای اینچنین غریب باشد و با بودجهای کم به کار خود ادامه دهد! این خود جای افسوس دارد.
بودجهی جشنوارهی عمار یکدهم بعضی از این جشنوارهها و حتی کمتر است!
بله! من گاهی به جشنوارههایی دعوت میشوم که بودجههای زیادی دارد، اما تماشای فیلمهای آنها عصبانیام میکند. جالب آنکه به ما میگویند که اهل مذهب اصولاً باید در تقوا باشند و بودجهی زیادی نخواهند! این هم از آن فریبهایی است که در عالم راه افتاده است؛ اصولاً معاویهصفتها چنین چیزهایی را میگویند. چنانکه به امثال ابوذر میگفتند که تو چه کار داری که من کاخ سبز دارم؟ تو باید زاهد باشی و در گوشهای بنشینی و کاری به دنیا نداشته باشی! سبحانالله!
بالاخره همین بودجه را هم بچهها با تمسک به مسئولین جور کردهاند. البته نمیدانم که بودجهی این جشنواره به بودجهی یک نمایشگاه کوچک موبایل یا تلویزیون میرسد یا نه؟! اما به هر حال هر چه هست، با توکل به خدا قرار است که در این جشنواره به سمت معیار دادن برویم. من این را از اسم جشنواره میفهمم. البته ضعیف اجرا کردن این جشنواره یک ضربه است. این جشنواره باید قوی برگزار شود. «وأعدوا لهم مَستطعتم من قوه».
نظر شما در مورد موضوعات جشنواره چیست؟
موضوعات جشنواره هم باید به گستردگی تعریف شود. این محدودیت موضوعات هم ممکن است آسیب بزند، مگر اینکه خود موضوعات را در حیطهی بزرگتری معنا کنیم؛ یعنی مثلاً وقتی از انقلاب اسلامی صحبت میکنیم کل جنبشهایی را که در حیطهی تفکر اسلامی هستند در نظر بگیریم. یا مثلاً وقتی از بیداری اسلامی صحبت میکنیم، باید معنا را خیلی گستردهتر بگیریم. اما اگر مسئله را در حیطهی یک قدرت سیاسی ببینیم، ضربه خواهیم خورد. الآن به نظر میآید که اینها درست تعریف نشده است. حوزهی دین حوزهی وسیعی است. همانطور که میفرماید «وَسع کُرسیهُ السّموات والارض...» خداوند میفرماید: قدرت و اقتدار الهی آسمان و زمین را گرفته است. همینطور حدود الهی هم حدود وسیعی است. یعنی اینطور نیست که حدودالله در محدودهی فکر و اندیشهی ما معنا شود. در باب تفکر هنر هم به نظر من این حدود همان «أین تذهبون» است: کجا میروید؟ «أین المَفر»: فرارگاه کجاست؟ جای دیگری نیست. همه از طرف خدا هستیم و به طرف خدا میرویم. بر همین سیاق اندیشهی دینی نباید این محدودیتهای سیاسی را داشته باشد. یک حوزهی دیگر در اسلام، اندیشهی سیاسی است. در همین حوزه هم اگر میاندیشیم باز باید گستردگی اندیشه وجود داشته باشد؛ یعنی صرف سیاستزدگی نباشد. چون سیاسی بودن غیر از سیاستزدگی است. سیاستزدگی یعنی همین رسانهای بودن، اما سیاسی بودن خیلی گستردهتر و از عمق برخوردار است.
همین بیداری اسلامی موضوع کم و کوچکی نیست. نوع پرداخت به آن هم صرف سیاست نیست. شما وقتی از بیداری اسلامی در مصر حرف میزنید، از شصتـ هفتاد سال مبارزهی فکری و دینی و سیاسی مسلمانها حرف میزنید. شما ببینید از همان اول که «حسنالبنا» آمد و اخوانالمسلمین را تأسیس کرد و نهضتهایی که در الأزهر شکل گرفت، تا آمدن سیدقطب و محمد قطب و دیگران، در جامعهی مصر چیز کمی نبود. حتی قبل از انقلاب اینها تفکراتی بود که در ایران ترجمه میشد و تأثیر میگذاشت. مصر و تونس و... را نباید دستکم گرفت. در همین خیزش اسلامی که خودش را بهصورت سیاسی جلوه داده، بالاخره یک تفکری مبناست؛ این را که نمیشود نفی کرد. حالا ما در جشنوارهی «عمار» میخواهیم به وجوه بیشتر سیاسیـ اجتماعی توجه کنیم، ولی همین وجوه سیاسی و اجتماعی باید برای بچهمسلمانهای جامعهی ایرانی تعریف و بیان شود تا این بچهها فعال شوند.
چرا در این موضوعات آثار مستند اندکی داریم؟
از سردمداران فرهنگی جامعه باید سؤال کرد که شما در این زمینه چه کار کردهاید؟ حالا اگر قرار باشد دربارهی یک موضوع خیلی فرعی در جامعه فیلمی ساخته بشود، بروید ببینید در جشنوارهها چه حجمی از آثار ارائه میشود. من خودم در یکی از جشنوارهها داور بودم. با وجود اینکه فیلمها را تقسیم هم کرده بودند، بیش از سیصد فیلم فقط ما دیدیم. حالا برای این موضوعاتی که در جشنوارهی «عمار» است هم باید چنین حجمی از تولیدات را ایجاد کرد. باید در محافل هنری، در نهادها و... سرمایهگذاری بشود و فیلمهایی در این زمینهها ساخته شود. باید این موضوعات جدی تلفی شود. این جشنوارهها حتی اگر وجه کمی هم در آن پایین باشد، ولی به نظر من از نظر کیفی بسیار با ارزش است و باید به آن توجه کرد. انشاءالله که تا اینجا هم استقبال خوب بوده باشد؛ من الآن آماری در دست ندارم، ولی هرچه هست در این زمینهها باید از نهادها و ارگانها سؤال کرد که دربارهی این موضوعات، که خواستههای کلی نظام هم هست، تا به حال چه کردهاید.
آیا راهندازی چنین جشنوارهای به معنای ناامیدی از دیگر نهادهای فرهنگی است؟
نه، نه! چرا اسمش را ناامیدی میگذارید؟ بگویید «مطالبات». من میگویم ما باید بخواهیم. کسانی که مؤسس این جشنواره بودند، باید این مطالبات را میداشتند تا امروز که این جشنواره شروع شده است ما با حجم بیشتری از آثار روبهرو باشیم. حالا من به عنوان کسی که داور این جشنواره هستم، انتظارم این است که روزی که آثار را به من میدهند تا ارزشگذاری کنم، این آثار در حد این اسم باشد. پس الآن من انتظارم بالاست. میگویم اسم جشنواره را گذاشتهاید «عمار»، عنوان «مردمی» را هم به آن اضافه کردهاید، پس انتظارها بالا رفته است. چون مثلاً برای من «عمار» یک شخصیت شاخص بین حق و باطل است؛ یک شخصیت معیار است. «عمار» در صفین پنجاه سال تاریخ سیاسی اسلام را خطکشی میکند. پس «عمار» آدم کمی نیست؛ من میگویم این اسم را مجانی خرج نکنیم. مؤسسان این جشنواره باید از مسئولین مطالبه کنند که تا به حال در این زمینهها چهکار کردهاند و در آینده چه کار میخواهند بکنند و چه کاری باید بکنند. پس این را یک نامیدی تلقی نکنید و یک مطالبه در نظر بگیرید.
با تمام این پارامترها، افق این جشنواره را در آینده چطور میبینید؟ آیا میتواند حق این نام را ادا کند؟
با این مقدمات من شخصاً از جشنواره «عمار» انتظارات زیادی دارم و فکر میکنم جشنوارهای است در حیطهی تفکر دینی ـبهویژه در جبههگیریهای سیاسیـ اجتماعی. اگر مسئولین جشنواره، اداری فکر نکنند و ده روز مانده به جشنواره دور هم جمع نشوند و بودجهای را از جایی تمنا نکنند، همچنین برگزاری این جشنواره را یک وظیفه بدانند، مسلماً این جشنواره جزو موفقترین جشنوارهها خواهد بود.
|