پيشرفته
 

موضوعات :

  • جشنواره عمار
  • سینما

  • کلمات کليدي :

  • ابوالقاسم طالبی
  • جشنواره مردمی فیلم عمار

  • ابوالقاسم طالبي

    ديگر مطالب اين نويسنده :

  • کار کردن برای جمهوری اسلامی توفیق می‌خواهد

  • کار کنيد، مشكلات را همه ميدانند

  • مطلب بعدي >   3274 تعداد بازديد
    (0 راي ) امتياز مطلب < مطلب قبلي
    راه شماره 28 : فیلم شناخت سه دوره جشنواره مردمی فیلم عمار

    مظلوم‌وار در وسط میدان...

    ابوالقاسم طالبی؛ عضو هیئت داوران جشنواره‌ی عمار

     

    زمانی که در غرب سینما اختراع شد، زودتر از آنچه برادران لومیر تصور می‌کردند حزب صهیون دریافت که سینما همان گوساله‌ی سامری است که می‌تواند هر قومی را به ستایش خود وادارد. لذا افسار گوساله را با تاسیس انبوه کمپانی‌های فیلمسازی، از فیلمنامه تا تولید و اکران، به دست گرفت و با همین سینما دروغ بزرگی مثل سوزاندن شش میلیون یهودی در کوره‌های آدم‌سوزی را چنان در باور جهانیان نهادینه کرد، که آلمان‌ها پس از سه نسل هنوز فرانک، یورو و دلار خود را به عنوان غرامت کار نکرده‌ی پدرانشان به فرزندان سامری می‌پردازند؛ در حالی که عرق شرم بر پیشانی دارند! و با همین ابزار سینما بود که هولوکاست از خدا مقدس‌تر شد. سینما چنین القا نمود که می‌توان به خدا هم اشکال وارد کرد و همه اجازه دارند عیسی مسیح و موسی‌بن‌عمران را منکر شوند و همه‌ی دستوراتشان را زیر پا بگذارند اما... اما در مورد هولوکاست کفرگویی ممنوع!

     سینما تصویر قوم مظلوم را در ذهن‌های مردمان حک نمود. قومی که همه به آنها بدهکارند و آنها از همه‌ی بشریت طلبکار! فرزندان سامری می‌توانند سرزمین یک ملت را اشغال و ساکنانش را تکه‌تکه نمایند و حتی برای این کار از مردم اروپا و آمریکا کمک بخواهند و آنها نیز دریغ نکنند.

    آری این سینما بود که برهنگی و خودفروشی زنان را تمدن، و فرهنگ عفاف و همسرداری و تربیت نسل‌های آینده را عقب‌ماندگی انسان معرفی کرد و ازدواج مردان را تفکر قرون وسطایی و در قید بودن! و بدین سان در غرب خانواده از هم پاشید؛ عفاف و غیرت کیمیا شد و با اراده‌ی این سینما امروزه میلیون‌ها نفر از زنان و مردان بدون ازدواج به عنوان دوستان هفتگی و ماهی با هم زندگی می‌کنند، میلیون‌ها کودک نامشروع به دنیا آمده و می‌آیند، و رغبت مادری و پدری از زن‌ها و مردها گرفته شده است.

      زرسالاران صهیون سبک زندگی را با سینما و فرزندش، تلویزیون، در دنیا تغییر دادند و مردم جهان را با کوهی از مشکلات گرفتار کردند تا احدی به فکر ولایت حق و پشتیبانی از آن نیفتد. آنها به درستی دریافته بودند که بستر حمایت از ولایت حق، لقمه‌های حلال و نطفه‌های پاک و دامن‌های عفیف و بازوان غیور است. پس سینما در قصه‌هایش شراب و سکس و اصالت لذت را «تمدن» معرفی کرد تا به خیال خودشان بشریت آلوده به گناه را غلام حلقه به گوش خود نمایند. البته در مخیله‌شان نمی‌آمد که در گوشه‌ای از مشرق زمین مردی از سلاله‌ی پیامبر نور(ص) قیام نماید و غیورمردان و عفیف‌زنان پروانه‌وار بر گردش حلقه زنند و کره‌ی زمین را چنان به لرزه درآورند که همه معادلات آنها به هم بریزد.

     اما زرسالاران صهیون آرام ننشستند و با تمام دنیاشان به جنگ حق آمدند. کشورها را فتح نمودند و زنان و کودکان را کشتند؛ بمب‌ها بر سر غیرت مردان و عفاف زنان ریختند؛ صدها شبکه با زبان‌های مختلف ایجاد کردند؛ فتنه‌ها نمودند به رنگ‌های مختلف: زرد و نارنجی و سبز، و گاه پیروز شدند و گاه شکست خوردند؛ اما فتنه‌ی سبزشان تیری بود که به مرکز قیام شلیک شد و نزدیک بود که به هدف اصابت کند. لیکن خدا نخواست؛ با آنکه سینما و نفوذی‌های رنگارنگ به میدان آمده بودند، اما صدای حق خاموش نشد. چراکه عمارها مظلومانه وسط میدان ایستادند و جشنواره‌ی عمار را به پا نمودند و از گلوی او در سینما، و هر آنچه با آن می‌شد گفت، نوشت و تصویر کرد، حق را جلوه دادند و باطل را افشا نمودند؛ و هسته‌ی این جشنواره، بوستانی شد به وسعت همه‌ی خوبی‌ها تا روزگاری جنگل‌های هالیوود و بالیوود را نیز به عطر حقانیت معطرسازد. چراکه نه؟! ان‌شاءالله.

    دسته بندي هاي برگزيده
    آرشيو راه